یوحنا فصل ۱۰ ..... ترجمه قدیم
۱۱ “من شبان نیکو هستم. شبان نیکو جان خود را در راه گوسفندان مینهد. ۱۲ اما مزدوری که شبان نیست و گوسفندان از آن او نمیباشند، چون بیند که گرگ میآید، گوسفندان را گذاشته، فرار میکند و گرگ گوسفندان را میگیرد و پراکنده میسازد.
ترجمه شریف
۱۱ من شبان نیکو هستم، شبان نیکو جان خود را برای گوسفندان فدا می سازد ۱۲ اما مزدوری که شبان نیست و گوسفندان به او تعلق ندارند وقتی ببیند که گرگ به گله حمله می کند و گوسفندان را پراکنده می سازد.
ترجمه تفسیری
۱۱ ”من شبان خوب و دلسوزم . شبان خوب از جان خود می گذرد تا گوسفندان را از چنگال گرگها نجات دهد. ۱۲ ولی کسی که مزدور است و شبان نیست ، وقتی می بیند گرگ می آید، گوسفندان را گذاشته ، فرار می کند، چون گوسفندان از آن او نیستند و او شبانشان نیست . آنگاه گرگ به گله می زند و گوسفندان را پراکنده می کند.
۱۱ “من شبان نیکو هستم. شبان نیکو جان خود را در راه گوسفندان مینهد. ۱۲ اما مزدوری که شبان نیست و گوسفندان از آن او نمیباشند، چون بیند که گرگ میآید، گوسفندان را گذاشته، فرار میکند و گرگ گوسفندان را میگیرد و پراکنده میسازد.
ترجمه شریف
۱۱ من شبان نیکو هستم، شبان نیکو جان خود را برای گوسفندان فدا می سازد ۱۲ اما مزدوری که شبان نیست و گوسفندان به او تعلق ندارند وقتی ببیند که گرگ به گله حمله می کند و گوسفندان را پراکنده می سازد.
ترجمه تفسیری
۱۱ ”من شبان خوب و دلسوزم . شبان خوب از جان خود می گذرد تا گوسفندان را از چنگال گرگها نجات دهد. ۱۲ ولی کسی که مزدور است و شبان نیست ، وقتی می بیند گرگ می آید، گوسفندان را گذاشته ، فرار می کند، چون گوسفندان از آن او نیستند و او شبانشان نیست . آنگاه گرگ به گله می زند و گوسفندان را پراکنده می کند.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر